سلام به سایت اُستاکفاش خوش اومدید
در این مطلب می خواهیم مشکلات تولید کنندگان کفش را بررسی کنیم همراه ما باشید.
با کاهش قدرت خرید مردم و به ویژه جامعه کارگری، تولید و فروش کارگاهها و بنگاههای تولیدی هم روندی نزولی داشته و رکود سنگینی در فضای تولیدی کشور حاکم شده است، اما سیاستی که به ایجاد رونق در مهمترین بخش کشور کمک کند، هنوز از سوی دولت روحانی اجرایی نشده است.
بسیاری از تولیدکنندگان و کارگران در شرایط موجود انتقادات زیادی را به سیاستهای اقتصادی دولت مطرح میکنند، تا موانع تولید برطرف شود، اما ظاهراً با نگاهی به وضعیت تولیدکنندگان و حضور در جمع آنان متوجه شرایط سخت و سنگاندازیهایی از سوی دولت میشویم.
در شرایطی که کارگران به عنوان ابزارهای گرداننده چرخه تولید در تأمین معیشت خود با مشکلات زیادی مواجه هستند، انتظار افزایش بهرهوری، رونق تولید و کسب و کار امر بیهودهای است، چرا که در این زنجیره به هم پیوسته قدرت خرید کارگران ارتباط مستقیمی با دیگر پارامترهای اقتصادی دارد.
گفتوگو و مشاهده مشکلات کارگران از نزدیک و مسائلی که کارفرمایان با آن مواجه هستند، زوایای پنهان عدم رونق اقتصادی و تولید کشور را روشن میکند که به همین جهت راهی کارگاههای صنف کفاشان و برخی فروشندگان صاحبان کار و تولید کنندگان به گفت و گو مینشینیم.
در ابتدا با آقای سعید طاهری فروشنده کفش درباره وضعیت معیشت کارگران در کارگاههای تولیدی صحبت میکنیم.
وی صحبتهای زیادی درباره مشکلات کارگران دارد و در این باره میگوید: کارگران در کارگاهها با سختی و مشقتهای زیادی مواجه هستند و زمانی که در کارگاه کفاشی وارد میشوی، بوی تند واکس و مواد شیمیایی چسب چرم و کفش که ریه را شدیداً آسیب میزند به مشام میرسد.
در همین حال اگر کارگری با واکس و مواد شیمیایی سر و کار داشته باشد، به شدت سلامتی خود را به خطر انداخته و به خاطر مزدی که به آن احتیاج دارد، ساعتها سختی را تحمل میکند.
حتی برخی از کارگران کارگاه کفشسازی به عنوان پشتکار زن فعالیت میکنند، دستهایشان پینه بسته و پس از مدتی امکان کار کردن برایشان فراهم نیست.
این فعال صنعت که خودش قبلا هم کارگری کرده و الان کارگران زیادی را از نزدیک دیده درباره عدم حمایت دستگاهها از جمله اتحادیه این چنین روایت میکند که کارگران کفاش و فروشندگان در این صنف به هیچ عنوان قرارداد نمیبندند و هر کدام به صورت دستمزدی به ازای تولید یک کفش کار میکنند.
به عنوان مثال کار تمام کن با پیشکار یا کارگر ساده مزدهای متفاوتی دارند که بر اساس توافق با صاحب کار مزد دریافت میکنند.
از وی درباره وضعیت بیمه کارگران سؤال میپرسیم که این گونه پاسخ میدهد، کارگران کارگاههای کفاشی بعضی ها بیمه هستند، اما در بحث معیشت و تأمین هزینههای زندگی مشکلات زیادی دارند.
کارگران مزد را با سلامتی معاوضه میکنند
سعید درباره وضعیت زندگیاش میگوید، اکنون در منطقه مطهری مستأجر هستم و در سال با توجه به کمبود درآمد به سختی سالی یک بار به مسافرت میروم؛ در شرایطی که حقوق و دستمزد به صورت ناعادلانه در وزارت کار تعیین میشود، کارفرمایان هم کمتر به موضوع حقوق کارگر توجه میکنند.
علاوه بر این اتحادیه هم هیچ گونه بررسی در نحوه کار کارگران صنف کفاش انجام نمیدهد، یعنی ببینند کارگران چند سال بیمه دارند و بر اساس سابقه آنها رتبهبندی کند و تسهیلاتی را در اختیار آنان قرار دهد.
خوب شعار میدهند ولی خوب عمل نمیکنند
علیرضا کارگر دیگری است که در فروشگاه کفاشی مشغول به کار است؛ وی 40 سال سن دارد درباره مشکلاتی که در تولید و کسب و کار این گونه میگوید: متأسفانه شعارزدگی در بین مسئولان ما زیاد است، چرا که شما هیچ یک از وزرا را پیدا نمیکنید که نگوید تولید در اولویت ما قرار ندارد.
حرفهای خوب زیاد زده میشود، اما واقعیت این است که یک کارگر مشکلات زیادی داشته و به نان شب محتاج میشود. زمانی که دستمزد یک کارگر داده میشود، فقط صرف هزینههای مربوط به خوراک خواهد شد و هیچ پولی برای پسانداز باقی نمیماند. اکنون چطور میتوان زمانی که در خانواده کارگر فرزندی بیمار شد، هزینههای آن را درست کرد و حتی برای برنامهریزی یک تفریح که معمولا در بین ما ایرانیها به دلیل رکود کسب و کار کمتر شده، دچار مشکل میشویم.
دستمزد اگر 10 درصد و یا 20 درصد هم اضافه شود هیچ فایدهای نخواهد داشت، چرا که مردم قدرت خریدشان پایین آمده است. زمانی که دولت حقوق کارگر را صد درصد افزایش دهد، اما رفاه نسبی وجود نداشته باشد، بیهوده خواهد بود، البته صاحبان کار هم مشکلات خاص خودشان را دارند، اما تمام برنامهریزیها در کشور طوری انجام میشود که تولید تعطیل شود.
علیرضا که حرفهای زیادی برای گفتن دارد درباره شعارهای مسئولان ابراز ناراحتی کرده و اینطور ادامه میدهد: همه میگویند اولویت اول ما تولید است، اما هیچکس دغدغه تولید ندارد، مطمئن باشید.
همه قوانین به ضرر تولید و به نفع واسطهگری است. کارخانجات صنف ما مشکل دارند و گرفتاریهای مربوط به مالیات، عوارض، مجوز و واردات بیرویه نمیگذارد، کسب و کار رونق بگیرد اما دلالی بیشترین سود را دارد و کسی هم نیست مالیات، عوارض و یا گرفتاری برای آنان ایجاد کند، بنابراین میبینیم که دلالی بیشتر از تولید مورد توجه قرار میگیرد.
کارگر در یک کارگاه تولیدی تولید را رها کرده و شغل دیگری مثل پیکموتوری را انتخاب میکند؛ کار کفاشی نه کلاس دارد و نه وجهه اجتماعی دارد، بنابراین تنها مزیتی که میتواند سرمایه به این صنعت جذب کند، سود خواهد بود.
وی درباره مشاغلی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، این گونه انتقاد میکند: کارهایی مثل کفاشی و خیاطی هنر هستند، اما نگاه دیگری به آنان میشود.
کارگران کفاش آینده ای از این کار نمی بینند
علیرضا که ظاهرا مطالعات زیادی در سایتها و خبرگزاریها دارد، درباره شغل خبرنگاری این طور روایت میکند: شما در این صنف میدانید که ارتقاء شغلی دارید و آیندهای برای آن وجود دارد، اما کارگر، کارگر خواهد ماند.
کارگر چطور میتواند با حقوق کارگری بعدها پسانداز کرده و صاحب کارگاه تولیدی شود؛ مسئولان و وزرای ما باید به این نکات توجه کنند که چرا کار به کارگر سپرده نمیشود و سیستم دولتی همچنان پابرجاست.
وی سرمایهگذاری در تولید را ریسک بالایی در کشور ما میداند و در این باره میگوید: مغازه متری 100 میلیون تومانی چه زمانی به کارگر با حقوق یک و نیم میلیون تومانی خواهد رسید؛ آیا مسئولان ما برای 2 ماه میتوانند با حقوق 3 تا 4 میلیون تومانی زندگی کنند که این رقم را برای حداقل دستمزد در نظر گرفتهاند؟
تورم بزرگترین بیعدالتی
طی این مدتی که با کارگران و فروشندگان همصحبت شده و مسائل و مشکلات آنان را بررسی میکنیم، خریداری به فروشگاه مراجعه نکرده و حتی قیمت هم نمیگیرند.
اکنون رکود در اقتصاد به معنای واقعی کلمه وجود داشته و بسیاری از تولیدکنندگان با اجناس تولیدشده همچنان در انتظار خریدار هستند؛ خریدارانی که همان جامعه کارگری و دیگر اقشار جامعه هستند.
مهمترین بخش صحبتها اینجاست که وقتی قدرت خرید در جامعه به طور زیادی کاهش پیدا کرده است، تولیدکنندگان هم به سمت کارهای دلالی و واسطه گری روی میآورند.
علیرضا درباره وضعیت اقتصاد این طور میگوید:بزرگترین بیعدالتی در کشور ما تورم است، تورم به زبان ساده یعنی غنی، غنیتر شده و افراد ضعیف هم هر روز ضعیفتر شوند.
در کشور ما معلوم نیست سیاستهای اقتصادی چه سمت و سویی دارد. در حرف میگویند تولید، اما در عمل چیز دیگری اجرا میشود.
مردم ما عادت کردهاند که به جای سرمایهگذاری در تولید، به اقدامات سوداگری روی بیاورند، چرا که در تولید گرفتاریها و دشواریهای زیادی وجود دارد، اما در کار دلالی کسی کاری به کارت ندارد.
امیدوارم از خوندن مطلب مشکلات تولید کنندگان کفش در سایت استا کفاش خوشتون اومده باشه.
اگر سوال یا نظری دارید خوشحال می شیم با استاکفاش درمیان بگذارید. پست ها و مقاله دیگر ما را بخونید.
آقا بخدا حرف دلمو زدی 15 ساله دارم کفاشی کار میکنم ولی چی هنوز از نظر درآمد مثل روز اولم استا کفاش ممنونم از حرف حسابتون
جناب رضوی ممنون از نظری که دادید در استاکفاش